تـــــــــــــ ر ـــــــــــــا یـــــــــــخ

تاریخ
تاریخ
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها
يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۵ ب.ظ

قیام امام حسین (ع)

قیام امام حسین(ع) حرکت اعتراضی امام حسین بن علی(ع) علیه حکومت یزید پسر معاویه که در نهایت به شهادت امام حسین(ع) و یارانش در دهم محرم سال ۶۱ ه‍.ق و اسارت خانواده ایشان ختم شد. امام حسین(ع) مخالفت خود را نخست پس از اقدام معاویه به بیعت گرفتن برای یزید در سال ۵۹ ه‍.ق و در منی، علنی کرد. اما قیام آن حضرت با خودداری از بیعت با حاکم مدینه به عنوان نماینده یزید و خروج از مدینه در ماه رجب سال ۶۰ ق عملا آغاز شد. قیام امام حسین زمینه‌ساز حرکت‌های اعتراضی بعدی مانند قیام توابین و قیام مختار شد که با داعیه خون‌خواهی امام حسین (ع) صورت گرفتند.

واقعه کربلا از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری هویت شیعیان در طول تاریخ بوده است. همه ساله در سالگرد این واقعه شیعیان در بسیاری از نقاط جهان مراسم‌های گوناگونی را به عنوان یادبود این حرکت و عزاداری برای امام حسین برگزار می‌کنند. در طول تاریخ، درباره واقعه کربلا آثار فرهنگی، هنری و مذهبی بسیاری پدید آمده است.

زمینه‌های قیام

پژوهشگران در تحلیل زمینه‌های اجتماعی قیام حسینی و واقعه عاشورا، عامل اصلی را انحراف جامعه اسلامی از باورهای دینی و اخلاقی اسلام دانسته‌اند.[۱] قوت گرفتن دوباره ارزشهای جاهلی و قبیله‌ای در روش‌های کسب قدرت[۲] و سربرآوردن دوباره اختلافات قبیله‌ای به‌خصوص اختلاف دو تیره هاشمی و اموی،[۳] غلبه دنیا گرایی بر روحیه جامعه اسلامی و دوری از ارزشهای اسلامی به دلیل سلطه و تبلیغات تحریف‌آمیز امویان[۴] از عوامل انحطاط جامعه اسلامی دانسته شده است. در چنین شرایطی که به خلافت رسیدن فردی مانند یزید را در پی داشت، اعتراض حسین بن علی که از بزرگان جامعه اسلامی و مورد توجه و علاقه مردمان روزگار خود و به واسطه وصیت پیامبر(ع) مدعی مقام خلافت بود، دور از انتظار نبود.

پس از شهادت امام علی(ع) غالب مسلمانان با فرزندش حسن مجتبی(ع) امام دوم شیعیان بیعت کردند ولی او مجبور شد خلافت را طی یک قرارداد صلح به معاویه واگذار کند. امام حسین(ع) بعد از شهادت برادرش، به قرارداد صلح با معاویه پایبند ماند و علی‌رغم دعوت گروهی از کوفیان برای قیام علیه معاویه، به این کار دست نزد.[۵]

معاویه در اواخر حکومت خود بر خلاف مفاد قرارداد صلحی که با امام حسن(ع) داشت، کوشید تا فرزندش یزید را به جای خود بر جایگاه خلافت بنشاند و او را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. امام حسین(ع) به این دلیل که یزید بر اساس هیچ یک از مبانی اسلامی و عرفی جامعه اسلامی درباره انتخاب خلیفه به خلافت نرسیده بود و هم‌چنین به سبب ناشایستگی آشکار یزید برای این مقام، خلافت او را نامشروع می‌دانست و به این دلیل بعد از مرگ معاویه، از بیعت با یزید امتناع کرد. بیعت حسین بن علی(ع)، نوه پیامبر(ص) و فرزند امام علی(ع) و یکی از مدعیان خلافت، به مشروعیت حکومت یزید یاری می‌رساند و یزید نیز به همین دلیل در اخذ بیعت از امام(ع) اصرار داشت.[۶]

از سوی دیگر با منتشر شدن خبر مرگ معاویه برخی از شیعیان و یاران امام علی(ع) در عراق و به ویژه کوفه طی نامه‌هایی از امام حسین خواستند که به عراق رفته، رهبری شیعیان در قیامی علیه امویان را بر عهده بگیرد.[۷] در چنین شرایطی امام خود را در پاسخ به درخواست مردم موظف می‌دید.[۸]

شرح واقعه

پس از معاهده صلح بین امام حسن(ع) و معاویه فرزند ابوسفیان در سال ۴۰ ه‍.ق معاویه جایگاه خلافت مسلمین را از آن خود ساخت. بر اساس صلح‌نامه معاویه حق نداشت برای خود جانشینی تعیین کند[۹] و پس از مرگش خلافت به امام حسین بن علی(ع) می‌رسید. ولی معاویه در سال ۵۹ ه‍.ق تلاش کرد برای فرزندش یزید از بزرگان عالم اسلام بیعت بگیرد. امام حسین(ع) در دوران امارت معاویه به عهدنامه صلح پایبند ماند اما در مقابل معاویه سکوت نکرد و به اعمال او از جمله قتل حجر بن عدی و انتصاب یزید به ولایتعهدی اعتراض کرد.[۱۰]

خودداری از بیعت با یزید

با مرگ معاویه، پسرش یزید در شام بر مسند خلافت نشست. او پیش از آنکه خبر مرگ معاویه در سرزمین‌های اسلامی پراکنده شود، نامه‌ای به حاکم مدینه، عتبه بن ولید نگاشت و به او دستور داد تا از عبدالله بن زبیر و حسین بن علی(ع) و عبدالله بن عمر برایش بیعت بگیرد.[۱۱] با رسیدن دستور اخذ بیعت به مدینه، عبدالله بن زبیر و امام حسین(ع) از بیعت خودداری کردند و برای خلاصی از فشار عوامل حکومت از مدینه به سوی مکه رهسپار شدند. امام حسین(ع) در شب ۲۸ رجب از مدینه خارج شد در حالی که بخش بزرگی از خاندانش با او همراه بودند.[۱۲]

امام حسین در مکه

امام در تاریخ سوم شعبان سال ۶۰ هجری به مکه رسید و در خانه عبدالله بن عباس ساکن شد. منابع تاریخی از علاقه مردم مکه به آن حضرت و دیدارهای مکرر مردم با ایشان در مدت اقامت چهار ماهه در مکه، اشاره کرده‌اند.[۱۳] در همین زمان مردم کوفه که شیعیان امام علی(ع) و خاندان آن حضرت بودند، نامه‌های متعددی به امام حسین(ع) نوشتند و او را به کوفه فراخواندند تا رهبری آنان را به عهده گیرد.[۱۴]

فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه

هنگامی که حجم نامه‌های کوفیان زیاد شد، آن حضرت، پسر عمویش مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا از اوضاع کوفه و میزان آمادگی مردم کوفه اطلاع یابد. با رسیدن مسلم بن کوفه، گروه زیادی از مردم با او بیعت کردند. مسلم که شرایط شهر کوفه را مناسب قیام می‌دید، در نامه‌ای به آن حضرت توصیه کرد به سرعت عازم کوفه شود.[۱۵] با بالا گرفتن فعالیت مسلم بن عقیل در کوفه، یزید که اخبار این شهر را شنیده بود، عبیدالله بن زیاد را که حاکم بصره بود، به حکومت کوفه منصوب کرد. عبیدالله نیز به این شهر آمد و با تهدید و تطمیع مردم و بزرگان کوفه، بیعت کنندگان را از گرد مسلم پراکند. مسلم بن عقیل سعی کرد با شورش بر عبیدالله، بر امویان غلبه کند اما در این قیام شکست خورد و دستگیر شد و به شهادت رسید.

حرکت به سوی کوفه

امام حسین(ع) در پی دریافت نامه مسلم بن عقیل، در روز هشتم ذی‌الحجه به سوی کوفه به راه‌ افتاد، یعنی همان روزی که مسلم بن عقیل در کوفه به شهادت رسید. همراه امام(ع) نوزده تن از فرزندان ابو طالب و حدود ۶۰ تن از مردمان کوفه به سوی کوفه به راه افتادند.[۱۶] خبر شهادت مسلم، در میانه راه به امام رسید و آن حضرت بعد از مشورت با یارانش به راه خود ادامه داد.[۱۷]

در کوفه عبیدالله بن زیاد بعد از غلبه بر مسلم، برای جلوگیری از ارتباط شیعیان با آن حضرت، نیروهایی را برای مراقبت از راه‌های کوفه گماشت. او سپاهی چهار هزار نفری را به فرماندهی حصین بن نمیر به قادسیه فرستاد. حصین نیز حر بن یزید را با هزار سرباز به سوی کاروان امام فرستاد. با رسیدن حر بن یزید ریاحی به کاروان امام،‌ آن حضرت تصمیم به بازگشت به حجاز گرفت اما حر مانع شد چرا که دستور داشت امام را به کوفه ببرد.[۱۸] و تنها اجازه داد در مسیری غیر از کوفه و حجاز به راه خود ادامه دهد و امام راهش را به سوی قادسیه منحرف کرد. در ادامه مسیر حر از عبیدالله بن زیاد کسب تکلیف کرد و او در نامه‌ای دستور داد کاروان امام را در جایی دور از آبادی متوقف کند.[۱۹] بدین ترتیب امام مجبور به توقف در کربلاء شد.

در کربلا

امام حسین(ع) در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به کربلا وارد شد. عبیدالله بن زیاد، مردم کوفه را به جنگ با حسین(ع) فراخواند و عمر بن سعد را فرمانده سپاه کوفه کرد. در روزهای منتهی به تاسوعا و عاشورا، گفتگوهایی بین عوامل ابن زیاد بخصوص عمر بن سعد با امام حسین(ع) صورت گرفت. در این گفتگوها امام با طرح این موضوع که علت سفرش به کوفه، دعوت کوفیان از او بوده است، می‌فرمود بگذارید به حجاز بازگردم یا به سرزمین دیگری سفر کنم اما ابن زیاد تسلیم کامل امام را می‌خواست و امام نیز از تسلیم و بیعت با یزید خودداری میکرد.[۲۰]

شب عاشورا

نوشتار اصلی: شب عاشورا

روز عاشورا

نوشتار اصلی: واقعه عاشورا

اسارت بازماندگان

نوشتار اصلی: اسیران کربلا

اربعین

نوشتار اصلی: اربعین حسینی

اهداف امام حسین(ع)

امتناع از بیعت

بنابر یک دیدگاه، حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه، به قصد قیام و پیکار نبوده است. از آنجا که او از بیعت با یزید خودداری کرد، جانش در خطر بود و خروج از حجاز تنها برای حفظ جان بوده است. بدین رو، اقدام آن حضرت را نه قیام، که فقط دفاع باید خواند. علی پناه اشتهاردی از فقهای معاصر قم از مدافعان این دیدگاه است:«اساسا بیرون آمدن امام حسین(ع) از مدینه به مکه معظمه و از مکه به طرف عراق، برای حفظ جان بوده؛ نه خروج، نه قیام، و نه جنگ با دشمن و نه تشکیل حکومت.»[۲۱] این دیدگاه در میان گفته‌ها و آثار برخی دیگر از معاصران نیز به چشم می‌خورد: «ستمگران و زورمداران روزگارش اگر او را به حال خود وا می‌گذاشتند، او هرگز از آن دو شهر معنوی و عبادی بیرون نمی‌رفت و کار دیگری را بر عبادت خدا ترجیح نمی‌داد.»[۲۲] «کار امام حسین(ع) انقلاب نبود، قیام هم نبود. اعتراض بود.»[۲۳]

تشکیل حکومت اسلامی

موافقان دیدگاه تشکیل حکومت

بنابر این دیدگاه، هدف امام حسین(ع) بیرون آوردن خلافت و حکومت از دست یزید و تشکیل حکومت بوده است. پس از سید مرتضی تا قرن چهاردهم در میان عالمان شیعه کسی از این موضوع سخن نگفته است.[۲۴]

  • دیدگاه سید مرتضی

سید مرتضی از عالمان و متکلمان شیعی معتقد است هنگامی که امام حسین(ع) اصرار مردم کوفه و توانایی نظامی آنان و ضعف حکومت کوفه را ملاحظه کرد، تصمیم گرفت دعوت آنان را بپذیرد و در واقع، با وجود چنین امکاناتی در کوفه، رفتن به این شهر را لازم دانست.[۲۵]او بر این باور است که احتمال وقوع چنین خیانتی از کوفیان بعید بود و بدین رو امام حسین(ع) گمان نمی‌برد که آنان دعوت خویش را به یکباره پس گیرند و عهد خود را بشکنند.[۲۶] سید مرتضی با یاد آوری صحنه‌های تاریخی حضور مسلم در کوفه سعی کرده است نشان دهد که اسباب پیروزی امام حسین(ع) بر دشمنان فراهم بود؛ اما حوادث بعدی، ماجرا را خلاف آنچه توقع می‌رفت، رقم زد.[۲۷]

سید مرتضی بر آن است که چون رویارویی سپاهی کم شمار با یک سپاه مسلح پرشمار معقول نمی‌نماید و دین نیز به آن توصیه نمی‌کند، باید نتیجه گرفت که امام ناچار به جنگ شده و خود به آن میل نداشته است.[۲۸] همچنین، هنگامی که پراکنده شدن و عهدشکنی کوفیان آشکار گشت، امام حسین(ع) تصمیم به بازگشت و متارکه درگیری گرفت همان گونه که امام حسن(ع) چنین کرد. در واقع، شرایط دو برادر در هر دو مورد یکسان بود ولی متارکه جنگ از حسین(ع) پذیرفته نشد.[۲۹]

  • دیدگاه صالحی نجف آبادی
نوشتار اصلی: شهید جاوید (کتاب)

صالحی نجفی آبادی در کتاب جنجال برانگیزش با نام شهید جاوید نظریه‌ای را مطرح ساخت. بنابر گفته صالحی، پس از مرگ معاویه، بستری برای تشکیل حکومت اسلامی فراهم شده بود و در این هنگام امام حسین احساس مسئولیت بیشتری کرد و بر خود لازم دانست که برای زنده کردن اسلام اقدام کند و با تشکیل حکومتی نیرومند، وضع موجود را تغییر دهد و اسلام و مسلمانان را از چنگال ستمگران برهاند. اندیشه‌ محوری کتاب وی آن است که امام حسین سه هدف را دنبال می‌کرد: نخست تشکیل حکومت، دیگری و در مرحلۀ دوم برقراری صلح و در درجۀ سوم حفظ عزت و تحمل شهادت. امام نخست در پی حکومت بر آمد و چون اوضاع دگرگون شد، خواستار صلح گشت و سرانجام ذلت را نپذیرفت و تن به شهادت داد. با این وصف امام خود برای کشته‌شدن هیچ‌گونه فعالیتی نکرد بلکه این عمال حکومت ضد اسلام بودند که فرزند پیغمبر را کشتند و چنین خسارت بزرگی را بر جهان اسلام وارد ساختند.[۳۰]

مخالفان دیدگاه تشکیل حکومت

شیخ مفید، سید بن طاووس، سید عبدالوهاب حسینی استرآبادی، محمدباقر مجلسی، عبدالله بحرانی اصفهانی، رضی بن نبی قزوینی و سید محسن امین آملی را از مخالفین این نظریه شمرده‌اند، برخی از این نویسندگان اگرچه بصورت تفصیلی در این زمینه سخن نگفته‌اند اما در آثار خود نظر سید مرتضی را نقد کرده‌اند.[۳۱]

شهادت

شهادت عرفانی

این نظریه تفسیری غیراجتماعی و غیرسیاسی و بلکه سیاست زدایانه از قیام امام حسین(ع) است سید بن طاووس این دیدگاه را مطرح کرده است وی در سرآغاز کتابش می‌گوید:‌«هنگامی که اولیای خداوند پی می‌برند که زندگیشان در این دنیا میان ایشان و بخششهای خداوند حائل است، جامه ماندن را از تن برمی‌کنند و درهای لقای خداوند را می‌کوبند و خود را در معرض شمشیرها و نیزه‌ها قرار می‌دهند.[۳۲] فاضل دربندی معتقد است امام حسین(ع) با ارسال نامه به کوفه قصد داشت عده‌ای به همراه او به نعمت شهادت برسند.[۳۳] صفی الله شاه در زبده الاسرار و عمان سامانی در گنجینه الاسرار و نیر تبریزی در آتشکده با واژگان عرفانی به تفسیر قیام پرداخته‌اند.[۳۴]

شهادت فدیه ای

این دیدگاه معتقد است امام حسین(ع) به شهادت رسید تا گناهکاران را شفاعت دهد و آن‌ها را به درجات معنوی برساند. شریف طباطبایی، ملا مهدی نراقی، ملا عبدالرحیم اصفهانی از معتقدین به این نظریه هستند. ملا مهدی نراقی در این زمینه می‌گوید: امام برای رسیدن به شفاعت کبرا، که مقتضی استخلاص همه محبان و موالیان باشد به شهادت راضی شد... زیرا که رفع کدورات معاصی امت و شفاعت ایشان موقوف بر خون و تالم ایشان است.[۳۵]

شهادت سیاسی

این تفسیر برخاسته از نگرش اسلام سیاسی بوده و تفسیری متاخر است که امروزه بیشتر تبیین و ترویج می‌شود علی شریعتی، میرزا خلیل کمره‌ای، مرتضی مطهری، سید رضا صدر، جلال الدین فارسی از جمله معتقدین به این نظریه شمرده شده‌اند. این نگاه تفسیری انقلابی و سیاسی از نهضت امام حسین(ع) ارائه می‌دهد. شریعتی در این باره می‌گوید: «حسین را نگاه کنید که زندگیش را رها می‌کند و برمی‌خیزد تا بمیرد. زیرا جز این، سلاحی برای مبارزه و برای رسوا کردن دشمن ندارد. می‌داند که اگر نمی‌تواند دشمن را بشکند می‌تواند به این وسیله رسوا کند».[۳۶]

امر به معروف و نهی از منکر

اهداف دیگر

برخی عزت نفس و غیرت دینی را هدف امام حسین (ع) دانسته‌اند و استدلال کرده‌اند که شخصیت امام به‌عنوان نماد مرداتگی و کرامت و شخصیت یزید نماد شرارت و لاابالی گری بود که این تعارض در روز عاشورا به تقابل کشیده شد.[۳۷] برخی نیز ماموریتی ویژه برای امام در نظر می‌گیرند و عاشورا را رمزآلود و اسطوره‌ای معرفی می‌کنند که تعقل راهی در این حریم ندارد و باید راه تعبد و تحیر را در پیش گرفت.[۳۸] برخی نیز گریه و عزاداری را مطرح می‌کنند از نظر اینان امام کشته شد تا مردم برای او گریه کنند و به این وسیله به راه راست هدایت شوند.[۳۹]

پیامدهای واقعه کربلا

قیام امام حسین(ع) باعث بیداری گروهی شد که تا آن زمان به علت خفقان اموی جرئت اعتراض به دستگاه حاکمه را نداشتد. بلافاصله پس شهادت امام حسین(ع) حرکت‌های انقلابی و اعتراضی از همان کوفه آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. بسیاری از این قیام‌ها با شعار یا لثارات الحسین[۴۰][۴۱][۴۲]مردم را به تحرک علیه حکومت وا می‌داشت. اولین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف با ابن زیاد و پس از آن قیام مردم سیستان بود، مردم مدینه نیز در اعتراض به واقعه عاشورا بر علیه یزید شوریدند که به واقعه حره شهرت یافت، پس از هلاکت یزید قیام‌ها ادامه یافت که قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی(ع) و قیام یحیی بن زید از آن جمله بود. حتی ابوملسم خراسانی نیز با توجه به حساسیت مردم نسبت به امام حسین(ع) و انزجار آنان از حکومت اموی، قیام سیاه جامگان را با شعار یا لثارات الحسین پایه ریزی کرد[۴۳]که به سقوط امویان انجامید، این قیام اگر چه توسط عباسیان مصادره شد ولی قیام‌ها علیه خود عباسیان توسط علویان از جمله قیام قیام محمد بن عبدالله علیه منصور عباسی، قیام ابراهیم باخمرا، قیام شهید فخ و... ادامه پیدا کرد که همه الگو گرفته از قیام امام حسین(ع) بود.

به گفته ابوالقاسم حالت عبارت «یا لثارات الحسین» پس از حادثه دلخراش عاشورای سال ۶۱ق، مورد استفاده سیاسی و مذهبی همه قیام کنندگان شیعی و ایرانی بر ضد خلیفگان بود[۴۴]

اعتراض عبدالله بن عفیف

نوشتار اصلی: عبدالله بن عفیف ازدی

پس از شهادت امام حسین، عبیدالله بن زیاد در کوفه به منبر رفت و در نکوهش اهل بیت سخن گفت؛ و از امام حسین(ع) به عنوان کذاب بن کذاب یاد کرد،هنوز سخن ابن زیاد تمام نشده بود که عبدالله بن عفیف اعتراض کرد. و گفت:

«ای پس مرجانه! دروغگو و پسر دروغگو تویی و پدرت و کسی که تو و پدرت را به حکومت منصوب کرد،‌ای پسر مرجانه آیا فرزندان پیامبر را می‌کُشی و در مقام صدیقان قرار می‌گیری و سخن می‌گویی؟»[۴۵]

این سخنان عبدالله بن عفیف موجب صدور فرمان دستگیری از سوی ابن زیاد شد.[۴۶] بنا بر نقل منابع تاریخی او با سردادن شعار(یا مبرور)، طایفه‌اش را به کمک فراخواند، بستگانش او را از مجلس بیرون بردند. شب هنگام اطرافیان ابن زیاد خانه‌اش را محاصره کردند.[۴۷] وی نابینا بود اما دخترش صفیه او را به جنگ راهنمایی می‌کرد.[۴۸][۴۹] او را دستگیر کرده و نزد عبیدالله بن زیاد بردند پس از گفت‌و‌گویی بین آن دو، به دستور ابن زیاد گردنش را زدند و بدنش را در کناسه کوفه در جایی به نام سبخه به‌دار آویختند.[۵۰] گفته شده است او اولین شیعه‌ای است که پس از واقعه عاشورا کشته شد.

قیام مردم سیستان

نوشتار اصلی: قیام مردم سیستان

گزارشی در تاریخ سیستان حکایت از آن دارد که مردم سیستان به محض شنیدن خبر شهادت امام حسین(ع) علیه حاکم سیستان که برادر عبیدالله بین زیاد بود شورش کرده و وی را شهر بیرون راندند.[۵۱]

قیام مردم مدینه

نوشتار اصلی: واقعه حره

قیام مردم مدینه در سال ۶۳ هجری به رهبری عبدالله بن حَنظَلة بن ابی‌ عامر علیه حکومت یزید بن معاویه روی داد. در این واقعه، بسیاری از مردم مدینه، از جمله ۸۰ تن از صحابه پیامبر(ص) و ۷۰۰ تن از حافظان قرآن کشته شدند و اموال و نوامیس مردم به غارت رفت. این قیام به خوانخواهی از امام حسین(ع) صورت پذیرفت.[۵۲] این قیام از طرف سپاه شام در هم کوبیده شود و لشکر شام در مدینه جنایات زیادی به فرماندهی مسلم به عقبه انجام دادند.[۵۳]

قیام توابین

نوشتار اصلی: قیام توابین

یکی از قیام‌های شیعی پس از واقعه عاشورا است که با هدف خون خواهی امام حسین(ع) و شهدای کربلا، در سال ۶۵ ه‍.ق به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی صورت پذیرفت.[۵۴] لشکر توابین در ۵ ربیع الاول از نخیله راهی دمشق شدند. هنگامی که سپاه به کربلا رسید، از اسب‌ها پیاده شدند و گریان خود را به قبر امام(ع) رسانده و اجتماع پرشوری را تشکیل دادند.[۵۵] سلیمان در میان آنان گفت: خدایا تو شاهد باش که ما بر دین و راه حسین(ع) و دشمن قاتلان او هستیم.[۵۶] توابین نیز به دعاپرداختند تا حال که توفیق شهادت در رکاب حسین(ع) نصیب آنان نشده است، خداوند از شهید شدن آنان پس از او محروم نسازد.[۵۷]

قیام مختار

نوشتار اصلی: قیام مختار

این قیام در سال ۶۶ قمری در کوفه شروع شد[۵۸] و پس از یک سال و ششماه در سال ۶۷ق به پایان رسید.[۵۹] در این قیام بسیاری از عاملان شهادت امام حسین(ع) و یارانش از جمله عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد، شمر بن ذی الجوشن و سنان بن انس کشته شدند. قیام مختار با نام محمد بن حنفیه صورت گرفت.[۶۰][۶۱] اما برخی عالمان شیعه معتقدند که مختار با دستور امام سجاد(ع) قیام کرده است.[۶۲][۶۳]

قیام زید بن علی

نوشتار اصلی: زید بن علی#قیام زید

قیام زید فرزند امام سجاد(ع) از قیامهایی است که گفته اند از قیام امام حسین(ع) متاثر بوده است. توجه به امر به معروف و نهی از منکر و قیام همه جانبه علیه ظالمان میراثی است که زید از جدش امام حسین(ع) گرفته بود. او با تکیه بر بیعت پانزده هزار نفر از اهالی کوفه در چهارشنبه آخر ماه صفر سال ۱۲۲ق علیه هشام بن عبدالملک، خلیفه اموی، قیام کرد. کوفیان او را مانند امام حسین(ع) تنها گذاشتند. جنگ میان او سپاهیان خلیفه سه روز طول کشید و زید در روز سوم به شهادت رسید. بسیاری از علمای شیعه معتقدند که قیام زید با اجازه امام صادق(ع) بوده است.[۶۴]

قیامهای دیگر علویان

پس از قیام زید، علویان به ویژه علویان حسنی و به تعبیری زیدیان به پیروی از زید علیه بنی امیه قیام کردند. قیام علویان تنها به دوره خلفای اموی ختم نشد بلکه آنان در دوره عباسیان نیز دست به قیام زدند.

قیام یحیی بن زید

نوشتار اصلی: یحیی بن زید#قیام

پس از قیام زید، فرزندش یحیی که نوه امام سجاد(ع) و پسر عموی امام صادق(ع) بود از کوفه [۶۵] و رهسپار خراسان شد. یحیی بن زید با همان نگرش پدرش، علیه بنی امیه و دستگاه ظلم و جور در خراسان قیام کرد. وی در نهایت در سال ۱۲۶ق کشته شد.[۶۶][۶۷]

قیام محمد بن عبدالله نفس زکیه

نگرش قیام علیه دستگاه ظلم و جور همچنان در میان علویان پررنگ بود. در این میان نفس زکیه از جمله افرادی بود که در اواخر دوره بنی‌امیه با او بیعت شد. بنی عباس از جمله کسانی بودند که در کنار علویان با نفس زکیه بیعت کرده و در امر حکومت او را سزاوارتر می‌دانستند.[۶۸] اما با سقوط بنی امیه عباسیان بیعت با علویان را شکسته و خود بر قدرت تکیه زدند. آنان همه مسلمانان از جمله علویان را وادار به بیعت با خلیفه عباسی کرده، با مخالفان برخورد می‌کردند.[۶۹] از این رو علویان که قیام علیه خلافت ظلم و جور را از اجداد خود به ارث برده بودند، در دوره عباسیان نیز علیه آنان قیام کردند. این قیام‌ها نخستین بار توسط محمد بن عبدالله نفس زکیه در سال ۱۴۵ق در مدینه صورت گرفت که در نهایت با کشته شدن نفس زکیه پایان یافت.[۷۰]

قیام ابراهیم بن عبدالله

تاثیرات و پیامدهای قیام کربلا

واقعه کربلا زمینه‌ساز تولید آثار فرهنگی و تمدنی فراوانی در بین شیعیان شده است. آثار هنری، بناهای ویژه، آثار مکتوب همچون کتاب‌های مقتل‌، کتاب‌های شعر آیینی و مرثیه‌ و کتاب‌های تحلیلی واقعه کربلا، مراسم و آیین‌های روضه‌خوانی، تعزیه، سینه‌زنی و زنجیرزنی که گونه‌های عزاداری هستند.


ویکی شیعه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۲۲
سامان خانجانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی